سال ، دارد تمام می شود ...
دارم فکر می کنم ؛
به روزهایی که رفت ...
به لحظاتی که خندیدم ...
لحظاتی که اشک ریختم ...
و تمامِ ثانیه هایی که کنارِ عزیزانم گذشت ...
با سرعت ، مرور می کنم ؛
اتفاقاتِ خوب و بدی را که برایم افتاد ...
آدم هایِ جدیدی را که وارد زندگی ام شدند ...
و آدم هایی را ... که از زندگی ام رفتند ...
دیگر قرار است یک جمله ی "یادش بخیر" قبل از خاطراتِ خوبِ امسالم بیاید ...
قرار است امسالم بشود ؛ "پارسال" ...
من تمام این روزها را زندگی کردم ،
خوب هایشان برایم امید بود ، و بدهایشان برایم درس !
میانِ همین روزها بود که یاد گرفتم ؛
قوی تر باشم ...
عاشق تر باشم ...
مهربان تر باشم ...
خدایا ، به مردمِ کشورم کمک کن !
دستی به سر و گوشِ زندگیشان بکش ...
دردهایشان را درمان باش ...
و دلهایشان را از همیشه شادتر کن !!!
ای کاش سالِ جدید برایمان ، سالِ اتفاقاتِ خوب باشد ...
کاش بادهایِ بهار ، همدلی و عشق را همه جا پخش کنند ...
و کاش ابرها ، مهربانی بر سرِ این مردم ببارند ...
آنقدر که انسانیت ، جانی دوباره بگیرد !
کاش سالِ پیشِ رو ، بهترین سالِ زندگیمان شود ...
سالی که تنها اشکِ جاری از چشم ها ، اشکِ شوق باشد ...
سالی که همگی خوشبخت باشیم ...
سالی که ...
دلمان نیاید تمام شود ... !
#نرگس_صرافیان_طوفان─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─